معنی کارگردان فیلم پارتی

حل جدول

فرهنگ عمید

پارتی

مربوط به پارت: هنر پارتی،
از قوم پارت، از مردم پارت: سرباز پارتی،
(اسم) زبان پهلوی اشکانی،

محموله،
(صفت) شخص صاحب‌نفوذی که در جایی به نفع کسی کاری می‌کند و یا از نفوذ او استفاده می‌شود،

نوعی مهمانی به سبک غربی همراه با رقص و موسیقی که معمولاً با حضور جوانان برگزار می‌شود،

لغت نامه دهخدا

پارتی

پارتی. (فرانسوی، اِ) حزب. فرقه. جمعیت. دسته. گروه.


پارتی سلی

پارتی سلی. [سِل لی] (اِخ) رجوع به اِمِری شود.


پارتی بازی

پارتی بازی. (حامص مرکب) (از پارتی کلمه ٔ فرانسوی و بازی فارسی) تعصب و دسته بندی پیش بردن قصدی را.


ارد پارتی

ارد پارتی. [اُ رُ دِ] (اِخ) هیجدهمین پادشاه از سلسله ٔ اشکانیان ارمنستان که در سال 35 م. سلطنت یافت.

مترادف و متضاد زبان فارسی

پارتی

جمعیت، حزب، دسته، فرقه، گروه، جشن، شب‌نشینی، پشتیبان، حامی، طرفدار، طرفگیر، هواخواه، هوادار، بخش، قسمت، قوم پارت

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

پارتی

جمعیت، حزب، فرقه

فرهنگ معین

پارتی

(ص نسب.) منسوب به قوم پارت، از اقوام ایرانی ساکن شمال و شمال شرقی. این قوم به دلیری و جنگاوری مشهور بودند چنان که برخی زبان شناسان واژه «پارتیزان » را برگرفته از نام این قوم می دانند.

دسته، گروه، قسمت، بخش، حامی، طرفدار، جشن، مهمانی، محموله، بار. [خوانش: [فر.] (اِ.)]

ترکی به فارسی

فارسی به آلمانی

پارتی

Gesellschaft (f), Partei (f)

معادل ابجد

کارگردان فیلم پارتی

1269

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری